بسم الله الرحمن الرحیم

در گذشته گفتیم که در شریعت اسلام برای لباس پوشیدن ، چهار ملاک اصلی قرار داده شده است ؛ یعنی پوشیدن هر لباسی که این چهار شرط را داشته باشد ، جایز و غیر آن ممنوع است و به این چهار ملاک به طور مفصل پرداخته شد .

جناب آقای محمد عالم زاده نوری در کتاب لباس روحانیت فوایدی را بر این لباس مقدس ذکر نموده است که برخی از این موارد در مورد حجاب و خصوصا در رابطه با چادر نیز صدق می کند :

1-     تداعی و تذکر ارزش ها برای صاحب لباس:

آدمی که باید در منزل دنیا مقدمات سعادت ابدی خود را به دست آورد ، به دلیل دل مشغولی به شهوات و آرزوها ، از وظایف الهی خود غافل می شود . داروی این غفلت ، تذکر و توجه است و نمادهایی مانند لباس ، اندکی در غفلت زدایی و ایجاد حالت " توجه " تاثیر دارند .

بین افراد به وفور دیده می شود که می گویند حجاب برتر را انتخاب نمی کنم چرا که قداست دینی آن زیر سئوال می رود و من لیاقت این پوشش را ندارم !

اما سئوال پیش می آید چرا پاک نمودن صورت مساله ؟؟ !

مگر غیر از این است که ما دوستدار کمال و خوب بودنیم ؟  ما به عنوان مخلوقی که دائما دچار فراموشی ها و غفلت ها می شویم به عواملی بازدارنده احتیاج داریم تا ما را از سقوط به پرتگاه نجات دهد . عوامل انسانی و تذکر دوستان و بزرگان یکی از این موارد است اما همه ی آن نیست ! در موارد بسیاری ، پوشش سدی می شود در برابر اشتباهات کسانی که واقعا برای دین خود نگران اند . چرا لباس باعث خجالت ما نشود؟ چرا به خاطر ظاهر موجه از انجام افعال غیر موجه چشم پوشی نکنیم ؟

این که افرادی از زمان صدر اسلام تا به حال بوده اند و هستند که لباس مقدس دین را به یغما می برند و با آن به دنبال منافع پست دنیوی خود می روند بر کسی پوشیده نیست اما آیا با این وجود ما باید از مواضع خود دست برداریم و آن را دو دستی به منافقان و سودجویان تحویل دهیم ؟ 

همان چیزی که دشمنان دین می خواهند ! یعنی هدف بد جلوه دادن پوشش های دینی و دور کردن آن از صاحبان واقعی آنها ! همان چیزی که با علم نمودن طالبان و افعال پلید آنها محاسن مردان را زیر سئوال برد تا عده ای ریش را علامت طالبان بدانند و عده ای آن را علامت منافقان و سودجویان و در نتیجه از گفته های معصومین و تاکید آنها در مورد حفظ ظاهر اسلامی و نهی از تراشیدن ریش چشم پوشی کنند ! و یا دزدانی به  لباس های مقدس روحانیت دست درازی نمودند و باعث بدنامی آن در نگاه عموم شدند تا جامعه اسلامی از آن عقب نشینی نماید . همین رفتار نیز با حجاب شده است تا مورد تنفر و عقب نشینی افراد جامعه اسلامی از عقایدشان شود . اما آیا واقعا باید عقب نشینی نمود یا باید با جدیت تمام نمادهایی که ریشه روایی و اسلامی دارد از دزدان آن باز پس گرفت و خودمان نیز سعی کنیم در سایه بان چتر نمادهای اسلامی خود را بیشتر از حرکت به سمت  اشتباهات حفظ نماییم ؟

و باز هم این سئوال در ذهن ها باقی می ماند : اگر تجاوز گرانی به خانه ی شما حمله کنند و ظاهر زیبای آن را از بین ببرند شما خانه ی خود را به خاطر شکل نا زیبای آن رها می کنید و یا سعی در اصلاح نمای خانه ی خود به شکل اول می نمایید ؟؟؟

پس نماد اسلامی هشداری است برای جلوگیری از عادی شدن ها و بیدار نگه داشتن توجهات و تدکرات درونی در طول زمان که اثر تربیتی شگرفی بر خدا دوستان واقعی خواهد داشت .  

2-     تداعی و تذکر ارزش ها برای دیگران :

این توجهات افزون بر صاحب لباس ، برای دیگر مردم نیز حاصل می شود . آیت الله علامه حسن زاده آملی می فرمودند : " در ایام کشف حجاب که پوشیدن لباس بلند جز برای عده ای از علمای بزرگ و مجتهدان با سابقه ممنوع اعلام شده بود و ماموران دولت رضاخان لباس روحانیت را به زور از تن طالبان علوم دین بیرون می کردند ، یکی از علمای بزرگ خود را موظف کرده بود که روزانه یکی دو ساعت در بازار شهر حضور یابد و قدم بزند . ایشان می فرمودند می خواهم با این عمل ، از فراموش شدن دین و روحانیت جلوگیری کنم" .

این ماجرا خود حاکی از آن است که از تاثیر لباس بر دیگران غافل نباشیم و مراقب کمرنگ شدن نمادها باشیم .  

 

3-      اعلام حضور اندیشه ی اصیل دینی

حجاب و هر نماد اسلامی دیگر اعلام موجودیت فرهنگ دینی در جامعه و نشانه ای از حیات و حضور اندیشه ی اصیل حوزه های شیعی است . هرچه در جامعه ای ، صاحبان پوشش اسلامی به تعداد بیشتری به چشم بخورند ، هویت اسلام و مسلمان بودن در نظر آنان موجه تر و دارای رسمیت بیشتری خواهد بود . همچنان که می بینیم در جمع هایی که حداقل در ظاهر به نماد ها و اعمال اسلامی توجهی نمی کنند حتی اگر کسی در دلش آن گونه نباشد با این وجود از نماز خواندن و یا ابراز یک عمل دینی خود داری می کندو از انجام آن احساس شرم و خجالت می کند . و این همان راز انجام اعمال عبادی جمعی در قالب نماز جماعت و غیره است و باید دانست که با ریا و تظاهر هیچ تناسبی ندارد و حتی اگر به اینگونه موارد تظاهر گفته شود این گونه تظاهر ها پسندیده و انجام آنها ضروری است و حساب آن از ریا جداست .

نفس حضور نمادهای دینی در یک منطقه ، به معنای امکان انتخاب این راه برای دیگران است . درست نظیر حضور نونهالان حافظ ثرآن در جامعه ی ما که برداشت نادرست ناممکن بودن حفظ قرآن را باطل کردند .

 

   

4-     تصریح به آرمان ها

کسی که نماد های اسلامی را اتخاب خود قرار می دهد ، با قدرت و صلابت از راهی که انتخاب کرده دفاع می کند و به صراحت اعتقادات خود را اعلام می نماید . این صراحت و شجاعت ، در نهایت موجب رسمیت و اعتلای آن اعتقاد خواهد شد . زنان مسلمان در اروپا با حجاب خود که نماد آرمان و فرهنگ و اعتقاد آنهاست ، در برابر عقاید باطل مبارزه می کنند و فرهنگ و آرمان های مدهبی خود را به نمایش می گذارند .

لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست ؛ پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند .

همچنانکه هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود ، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند ، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دلبسته باشد ، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.

لباس انسان ، لباس انتخاب است و انتخاب انسان از علاقه های او سرچشمه می گیرد . شاید بسیاری از خوانندگان این مصراع را شنیده باشند که رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون . مقصود شاعر این بوده که تغییر رنگی که به طور طبیعی در چهره ی انسان پیدا می شود ، از تغییر وضع و حال درونی او خبر می دهد . ما می توانیم قدری از مقصود شاعر فراتر رویم و بگوییم نه تنها رنگ طبیعی رخساره ، بلکه ... آرایش همه ی بدن و شکل و اندازه ی لباسی که برای خود انتخاب می کند ، از سر ضمیر انان خبر می دهد و با احوال درونی و تمایلات روانی آنان ارتباط مستقیم دارد . لباس نه تنها تخت تاثیر فرهنگ جامعه است که معرف شخصیت تک تک افراد نیز هست . بنابر این انسان با لباس خود ، علاقه ها ، حساسیت ها ، دلبستگی ها و آرمان های خود را با صدای رسا اعلام می کند . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با قیافه و رفتار و لباس خود ، فکر و فرهنگی را تبلیغ می کنیم یا دست کم سیاهی لشکر آن قرار می دهیم ، چرا مبلغ فکری باشیم که به آن اعتقاد نداریم ؟

پیامبر اکرم بر این نکته تاکید می ورزیدند که دشمن در مواجهه ی اول با جبهه ی مسلمانان باید مرعوب قدرت و هیبت و کثرت آنان باشد . به همین دلیل ، پیرمردان ریش سپید را به رنگ زدن محاسنشان امر فرمودند تا دشمن به ضعف آنها پی نبرد و به حمله و هجوم طمع نکند . آیا شایسته است ما در جایی که این همه نیروی آماده به خدمت داریم ، نیروی دین و اقتدار خود را ننماییم تا در معرض تعرض دشمن قرار گیریم ؟

راز مخالفت دشمنان با این لباس و دیگر نمادهای منسوب به دین که در قالب مقاله ، توهین ، تهدید ، طنز ، کاریکاتور و ... ابراز می شود ، در همین نکته نهفته است .

  

   

5-     القای ناخود آگاه حقانیت

در داستان کشف حجاب ، بانوان ایرانی که قرن ها حجاب اسلامی را برگزیده و به آن افتخار می نمودند با بخشنامه و تهدید و اسلحه ، دست از آن نکشیدند .

تدبیری که استعمار برای ترویج فرهنگ برهنگی در جوامع اسلامی به کار گرفت ، از توزیع ظرف و پارچه هایی آغاز می شود که در آن تصویر زن نیمه برهنه ی غربی ، جذاب و رنگین به نمایش در آمده و به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار داده می شود . پس از آن ، حضور زنان نیمه عریان غربی در جامعه ی اسلامی ، به بهانه ی خویشاوندی با سفیران و مقام های سیاسی یا به بهانه ی جهانگردی ، آن تصویرهای ساکن را حرکت بخشیده و زنده کرد . ابزار شهر فرنگ ، فیلم های سینمایی و ارتباطات این فرایند را تکمیل کرد . واکنش اولیه ی مردم مسلمان در مقابل آن تصویرها و این حضور ، نفی و نفرت و بدگویی بود ؛ ولی طول زمان و کثرت موارد ، آرام آرام قبح و شناعت آن را در نظر مردم کم کرد و بی حجابی به ویژه برای نسل جوان به صورت پدیده ای عادی جلوه کرد . هرچه تعداد یک پدیده نادرتر باشد ، زمینه ی تحقیر و طرد آن بیشتر است و هرچه فراوان تر شود ، در نظر مردمان موجه تر و مقبول تر جلوه می کند .

 

6-     گزارشی از باطن جامعه و اهمین دین

7-     تبلیغ غیر مستقیم

8-     بهره های معنوی و عنایت های ویژه

9-     و ....