بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

خدا رو شکر می کنم که بعد از مدتها دوباره توفیق پیدا کردم وارد این صفحه بشم و در زمینه حجاب مطالبی رو تقدیم کنم . 

و اما بعد...

مدتهاست که شاهد تلاش گرایش های فکری دین گریز هستیم تا به خیال خودشان از لابلای مطالب دینی ، مطالبی را پیدا کنند تا از آنها برای تضعیف اعتقادات مذهبی مردم استفاده کنند . چه بسا گاها بعضی از این افراد ظاهر دینی نیز به خود گرفته تا مسیر اعتقادات را به حواشی برده و به اسم دین خواسته های نفسانی و شیطانی خود را غالب کنند .

مسئله حجاب یکی از موضوعاتی است که چندین سال مورد هجمه های شدید قرار گرفته و بعلت کم کاری بعضی گروه ها و جریانت مذهبی ، تا حدود زیادی هم موفق بوده است .

خصوصا در طی چندین سال آخر تلاش های زیادی را از امثال کدیورها شاهد بودیم که البته نتیجه آن رسوایی علمی خود آنهاست . چرا که تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد .. و تنها چیزی که گواه تهی بودن و بی سوادی این افراد است گاف های ضد و نقیضی است که از آنها صادر شده و به خیال خود توانسته اند مسائل مهمی را زیر سئوال ببرند ، غافل از این که صحنه رسوایی خود را به تصویر کشیده اند .

بعنوان مثال یکی از تلاش های محسن کدیور این بوده است که وانمود نماید پوشش زن در محدوده سر و زانو به پایین هیچ استناد شرعی و روایی ندارد . که البته جوابهای بسیار زیبایی به آن داده شده است .

در راستای ادعای سندیت نداشتن حجاب ، تلاش شده است تا آثار و عوارض عدم رعایت حجاب مانند تعزیر و مجازات بی حجابی را مردود خوانده و در پی آن هر آنچه را که مورد تقویت حجاب اسلامی می شود را از پایه قلع و قم نماید .

در یکی از گفتارهای کدیور آمده است :  

"درباره ساترکه ازآن به حجاب شعرعی تعبیر می شود ، و فعلا در پوشاندن موی سر بانوان و پوشیدن روسری متمرکز شده ، در دو مقام می توان بحث کرد ، یکی بحث درباره ایعاد شرعی آن به عنوان یک فعل ایمانی و تکلیف شرعی ، دیگری درباره جواز یا عدم جواز مشروعیت بکار بردن اجبار برای رعایت حجاب و تعیین مجازات قانونی برای بانوانی که آنرا بطور کامل رعایت نمی کنند .

درباره مقام دوم یعنی حجاب اجباری ، تعیین مجازات برای ناقضین حجاب توسط مجلس شورای اسلامی  در سال 1372 صورت گرفته است : " زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر  شوند ، به حبس از دو ماه و یا از پنجاه هزار تومان تا پانصد هزار تومان  جزای نقدی محکوم خواهند شد " قانون مجازات اسلامی تبصره ماده 638 ( این ماده از قانون مجازات اسلامی برگرفته از فتوای مرحوم آیت الله خمینی است : هر کسی که واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب شود امام (ع) یا نائبش می تواند او را تعزیر کند به ظرط اینکه آن امر از کبائر باشد . تعزیر کمتر از حد است و مقدار آن به دست حاکم شرع است ... ) تحریرالوسیله ج2 ص 477 ، کتاب الحدود ، فروع حد القذف ، الخامس ( بر اساس فتوای فوق بی حجابی یا بد حجابی اگر بخواهد شرعا مشمول تعزیر واقع شود ، عدم رعایت حجاب باید از گناهان کبیره محسوب شود .  مرحوم آیت الله خمینی گناهان کبیره را اینگونه تعریف کرده است : " هر معصیتی که عذاب آتش یا عقاب بر آن وعده شده باشد ، یا با آن به شدت تمام برخورد شده باشد ، یا همانند یا بزرگتر از برخی گناهان کبیره معرفی شده باشد ، یا عقل بر کبیره بودن آن حکم کند ، یا در ارتکاز متشرعه چنین باشد ، یا نصی بر کبیره بودن آن وارد شده باشد . " آنگاه ایشان چهل و پنج گناه کبیره را مثال زده است ) تحریرالوسیله ، القول فی ظرائط امام الجماعه ، ج1 ، ص 274-275 ( که حجاب جزء آنها نیست . با ملاک های بر شمرده شده در فتوای فوق عدم رعایت حجاب گناه کبیره نیست ، زیرا در هیچ آیه ی قرآن بر تارک آن وعده عذاب داده نشده است . در سنت رسول الله (ص) و سیره ی ائمه (ع) هیچ موردی از اجبار یا مجازات در امر حجاب گزارش داده نشده است . در هیچ روایت معتبری " برای تارک آن عقاب وعده داده نشده است ، کبیره بودن آن اجماعی نیست . دلیل عقل یا سیره عقلا بر جواز مجازات آن دلالت نمی کند . ارتکاز متشرعه در طول تاریخ بویژه صدر اسلام نیز بر جواز مجازات آن دلالت ندارد . نتیجه این که به فتوای آیت الله خمینی که کلیه ارکان نظام جمهوری اسلامی مقلد وی هستند و قوانین آن نیز بر اساس فتوای وی نوشته شده است ، چون ترک حجاب شرعی گناه کبیره نیست ، حاکم شرع نیز مجاز به تعزیر معنایی جز مردود بودن اجبار قانونی ندارد .  یعنی حجاب اجباری مطابق فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی هم فاقد جواز شرعی است . بطور کلی تعزیر بر ترک واجب یا فعل حرام نیاز به نص معتبر شرعی دارد و عمومات هم ناتوان از اثبات در موارد غیر منصوص است . یکی از موارد غیر مصنوعی تعزیر بر ترک حجاب است . اجبار بر بی حجابی خلاف شرع بود . اجبار بر رعایت حجاب نیز فاقد مستند معتبر شرعی و در نتیجه خلاف شرع است . حجاب با رعایت حدود شرعی آن اختیار زنان مومنه است . "

منبع : وبسایت محسن کدیور 

 

هدف از این مقاله بررسی ادعای او و جواب دادن به شبهاتی است که ممکن است سکوت در مقابل آن باعث بهم ریختگی افکار و عقاید شود.

اما اولین شبهه در اینجاست که وی گفته :

" بر اساس فتوای فوق بی حجابی یا بد حجابی اگر بخواهد شرعا مشمول تعزیر واقع شود ، عدم رعایت حجاب باید از گناهان کبیره محسوب شود .  مرحوم آیت الله خمینی گناهان کبیره را اینگونه تعریف کرده است : " هر معصیتی که عذاب آتش یا عقاب بر آن وعده شده باشد ، یا با آن به شدت تمام برخورد شده باشد ، یا همانند یا بزرگتر از برخی گناهان کبیره معرفی شده باشد ، یا عقل بر کبیره بودن آن حکم کند ، یا در ارتکاز متشرعه چنین باشد ، یا نصی بر کبیره بودن آن وارد شده باشد . " آنگاه ایشان چهل و پنج گناه کبیره را مثال زده است ) تحریرالوسیله ، القول فی شرائط امام الجماعه ، ج1 ، ص 274-275 که حجاب جزء آنها نیست . با ملاک های بر شمرده شده در فتوای فوق عدم رعایت حجاب گناه کبیره نیست"

 

اشکالات فراوانی می توان به این ادعا گرفت که به چند مورد آن اشاره می شود :

1-     اصرار بر گناهان کوچک :

اولا از بین گناهانی که حضرت امام ذکر کرده است گناه 39 چنین است : " اصرار بر گناهان کوچک."

حضرت امام در توضیح اصرار بر صغیره آورده است :

اصرارى که گفتیم یکى از گناهان کبیره است و باعث مى شود گناه صغیره کبیره شود عبارت است از مداومت و ملازمت بر گناه صغیره

همچنین در ادامه می گوید :

بعید نیست داشتن تصمیم بر تکرار گناهى که کرده نیز اصرار باشد هرچند که فقط یک بار مرتکب شده باشد مخصوصا اگر این تصمیم را در حال ارتکاب بار اول داشته باشد.

حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مى‌فرماید: «بترس و دورى کن از اصرار بر گناه، زیرا اصرار از بزرگترین گناهان کبیره و عظیم‌ترین جرائم است»

ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم. (کتاب الغرر للآمدى ج ?1? ص ?151?) .

پس حتی اگر قائل به گناه صغیره بودن بی حجابی نیز قائل باشیم لازم می آید که با تکرار آن وارد گناهان کبیره شده و گناه کبیره بودن بر آن نیز صدق کند . 

علاوه بر این همان طور که خود نویسنده آورده است حضرت امام تنها بعضی از گناهان کبیره را به عنوان مثال آورده است نه به این معنا که تمام گناهان کبیره این ها باشد و بس !  آیت الله خمینی قبل از اشاره به این گناهان در کتاب خود آورده است : "و اینگونه گناهان بسیار است که بعضى از آن ها در اینجا ذکر مى شود" پس گناهان کبیره صرفا گناهانی نیست که ایشان در کتاب خود آورده است و حتی نمی توان گفت گناهان کبیره تنها گناهانی است که منصوص بوده و غیر از آن ، گناه کبیره نیست !

2-     کوچک شمردن گناه

یکی دیگر از گناهان کبیره کوچک شمردن گناه است . همان گونه که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مى‌فرماید: «سخت‌ترین گناه آن است که بجا آورنده‌اش آن را خوار شمارد»

 قال على علیه السّلام اشد الذنوب ما استهان به صاحبه (وسائل الشیعه ج ?11? ص ?246?)

حضرت باقر علیه السّلام مى‌فرماید: «از گناهانى که آمرزیده نمى‌شود، گفتن شخص است که کاش مؤاخذه نمى‌شدم مگر به این گناهى که کرده‌ام» ?2?یعنى این گناه که چیزى نیست و از آن حضرت است که «بترسید از گناهانى که کوچک و خوار گرفته شده، جز این نیست که از طرف خداوند از آنها سؤال خواهد شد و بر شخص جمع کرده مى‌شود تا او را هلاک مى‌کند»

ایاکم و محقرات الذنوب فان لها من اللّه طالبا و انها لتجتمع على المرء حتى تهلکه. (وسائل الشیعه ج ?11? ص ?247?) .

حضرت صادق علیه السّلام فرموده: «بترسید و پرهیز کنید از گناهانى که حقیر و کوچک گرفته شده است. راوى گفت: محقرات ذنوب کدام است؟ امام علیه السّلام فرمود: شخص گناهى مى‌کند پس مى‌گوید خوشا به حال من اگر جز این گناهى نداشته باشم پس این گناه کوچک و ناچیز است»

 قال ابو عبد اللّه علیه السّلام اتقوا المحقرات من الذنوب فانها لا تغفر قلت و ما المحقرات قال علیه السّلام الرجل یذنب الذنب فیقول طوبى لى لو لم یکن لى غیر ذلک (کافى باب استصغار الذنب ج ?2? ص ?287?) .

 

3-     زنا گناه کبیره است و بعضی از مصادیق زنا...

یازدهمین موردی که حضرت امام به عنوان گناه کبیره است " زنا " است .

همچنین در کتاب گناهان کبیره آیت الله شهید دستغیب در باب گناه کبیره دهم ، تحت عنوان زنا صفحه 194 در بخشی به عنوان زنای اعضای بدن روایتی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام آورده است که:  "نیست کسی مگر این که بهره ای از زنا دارد ، پس زنای چشم نگاه نارواست  و زنای دهان بوسه ی حرام است و زنای دست ، مس بیگانه نمودن است ."

و در ادامه آورده است : "کسی که چشمان خود را از حرام پر کند خداوند روز قیامت چشمانش را از آتش پر می فرماید . "

همان طور که در زنا فاعل و مفعول هر دو مشمول اجرای حد می شوند در زنای چشم نیز چه صاحب نگاه و چه فراهم کننده شرایط نگاه هر دو مشمول وعده عذاب خواهند شد و در آن گناه کبیره و عذابش شریک خواهند بود .

از طرفی در اینجا شاهد روایتی مبنی بر وعده عذاب به مرتکب زنای چشم ، خواهیم بود که خود بنا بر قول حضرت امام – از آنجایی که عقوبت برای آن ذکر شده -  اشاره بر کبیره بودن دارد .

 

4-     ترک واجبات الهی از گناهان کبیره

از این بخش نیز بگذریم ، در کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب ص 190 آمده است : حجاب از ضروریات قرآن است ... در چند جای قرآن مجید زنها را امر به حجاب فرموده ...

 رجوع می کنیم به ص 240 این کتاب که 39 امین گناه کبیره تحت عنوان " ترک یکی از واجبات " آمده است . به عبارتی ترک واجب خود یکی از گناهان کبیره است و در فقه شیعه و سنی بدون استثنا حجاب از واجبات است که شارع مقدس به آن امر نموده است و ترک آن مساوی است با گناه و از آنجایی که ترک واجب شرعی گناه کبیره است پس ترک حجاب نیز که واجب شرعی است گناه کبیره است.

در این صفحه از کتاب از حضرت جواد و حضرت رضا و حضرت کاظم و حضرت صادق علیهم السلام آمده است : " ترک کردن چیزی از آنچه خدا واجب فرموده گناه کبیره است " حضرت صادق علیه السلام فرمود : " ترک کردن چیزی را که خداوند به آن امر فرموده  از کفر است " 

و در ادامه فرموده است : " نیست جزای ایشان ( کسانی که کفر ورزیده اند ) جز رسوایی در دنیا و عذاب سخت تر در آخرت "

آن حضرت می فرماید : " بنده ای که یکی از واجبات الهی را ترک کند یا یکی از گناهان کبیره را به جا آورد خداوند به نظر رحمت به او نمی نگرد و او را پاک نمی فرماید . راوی تعجب کرده ، گفت : آیا خدا به چنین کسی نظر رحمت نمی فرماید ؟! امام علیه السلام فرمود : بلی ، زیرا چنین شخصی مشرک شده و برای خدا شریکی قرار داده است ، باز تعجب می کند  و می گوید : آیا مشرک شده ؟ امام علیه السلام فرمود : آری ! زیرا خداوند امر به چیزی فرموده  و شیطان هم او را به چیزی امر کرده ، پس آنچه را خداوند امر فرموده بود ترک  و به امر شیطان رو آورده است . پس چنین شخصی در اثر اطاعتش  از شیطان  در درکه هفتم  دوزخ ( که جای منافقین است )  با شیطان خواهد بود .

ادعای کدیور این است که در هیچ جای قرآن بر تارک حجاب وعده عذاب داده نشده است  و گفته است : " در هیچ روایت معتبری  برای تارک آن عقاب ، وعده داده نشده است "

هیچ جای شک و شبهه نیست که مفسر قرآن پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام هستند و حتی خود کدیور نیز در برخی کنفرانس ها و صحبت های خود خواسته یا ناخواسته به این مسئله معترف شده است . پس نمی توان روایات معصومین علیهم السلام را که حکم تفسیر آیات قرآن را دارد نادیده گرفت .

در روایات مختلف و زیادی برای زنان بی حجاب وعده عذاب شدید داده شده است که این نیز بر خلاف ادعای کدیور است .

نمونه هائى از عذاب اخروى زنان بدحجاب :

1 - آتش دوزخ:

پیامبر اکرم (ص) در گفتارى زنانى را که زینت خود را براى نامحرمان آشکار سازند، سزاوار آتش دوزخ مى‏ شمارد: « نهى النّبى ان تتزیّن المرأة لغیر زوجها، فان فعلت کان حقاً على اللّه ان یحرقها»؛(1) پیامبر اکرم ( ص ) نهى کرد زن را از این‏که خود را براى غیر شوهرش آرایش نماید. اگر چنین کند، بر خداوند سزاوار است که او را در آتش بسوزاند.

 

2 - آویزان شدن بر مو:

پیامبراکرم (ص) در مورد آن‏چه در لیلة المعراج(2) مشاهده کرده بود ، مى‏ فرماید: « و رأیت امرأة معلقه بشعرها یغلى دماغ رأسها » زنى را دیدم که به موهاى سرش آویزان بود و مغز سر او به جوش و غلیان در آمده بود. سپس در توضیح رفتارى که این پیامد را به همراه داشته، فرمودند: « اما المعلقة بشعرها فانها کانت لا تغطى شعرها من الرجال » اما آن زنى که به موهاى سرش آویزان بود ، زنى است که موهاى خود را از مردان نمى‏ پوشاند.

 

3 - چیدن گوشت بدن خود:

از عقوبت‏هاى اخروى دیگر زنان بدحجاب در قیامت چیدن گوشت بدن آنان توسط ایشان است که در روایت پیشین به آن اشاره شده است: « و رأیت امرأة تقطع لحم جسدها من مقدمها و مؤخرها بالمقاریض من النار... » زنى را دیدم که گوشت بدن خود را از جلو و از عقب باقیچى‏ هائى از آتش مى‏ چید. « و اما التى کانت تقرض لحمها بالمقاریض فانها کانت تعرض نفسها على الرجال » و اما آن زنى که گوشت بدن خود را به قیچى هائى از آتش مى‏ چید، آن زنى بود که در دنیا خود را در معرض تماشاى نامحرمان و در اختیار آنها مى‏ گذاشت.

 

4 - خوردن اعضای جسم و جسد:

در بخش دیگرى از روایت پیشین آمده است: « و رأیت امرأة تأکل لحم جسدها و النار توقد من تحتها » زنى را دیدم که گوشت بدن خود را مى‏ خورد و آتش از زیرش افروخته مى‏ شد. « واما التى تأکل لحم جسدها فانها کانت تزین بدنها للناس ». و اما آن زنى که گوشت بدن خود را مى‏ خورد آن زنى است که بدن خود را براى مردم زینت مى‏ کند.

 

اینها نمونه هایی از روایاتِ عذاب و عقاب بدحجابی و بی حجابی زنان بود که در این فرصت، مورد اشاره قرار گرفت.

شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 3

حدیث معراج، وسائل الشیعه ج20، ص 213?.

 

وی در ادعای خود گفته است : کبیره بودن آن ( بی حجابی ) اجماعی نیست

در حالی که موارد استناد شده که در اجماع آن شکی نیست خود کافی است  ،برای این که  بی حجاب را در زمره مرتکبان به گناه کبیره قرار می دهد .

اما این که محسن کدیور در ادعاهای خود گفته است : "ارتکاز متشرعه در طول تاریخ بویژه صدر اسلام نیز بر جواز مجازات آن دلالت ندارد" این کلام نشات گرفته از کتاب " حجاب شرعی در عصر پیامبر " است که کتابی است بدون سند که با تغییر و حذف و اضافات اسناد تاریخی سعی درکم رنگ نمودن حجاب نموده است و کدیور نیز در خیلی از ادعاهای خود به مطالب بی هویت این کتاب استناد کرده و حتی بدیهی ترین مسائل اعتقادی را نیز شاهد جدال و تضاد آنها با لباس علمی خود کرده است !

 

و در نهایت با تکیه بر این گفتار که : " چون ترک حجاب شرعی گناه کبیره نیست ، حاکم شرع نیز مجاز به تعزیر معنایی جز مردود بودن اجبار قانونی ندارد " علمیت خود را در حد اعلی زیر سئوال برده است چرا که حتی افراد کم سواد نیز در قشرهای مذهبی از آنچه گناه کبیره است آگاهاند و حال آنکه شخصی چون مدعی این مسائل با لباس به ظاهر علمی خود از فهم ساده ترین مسائل دینی عاجز است !

پس بنابر مستندات ذکر شده موضوع مورد ادعا منتفی شده و جایی برای ادعاهای بعدی نمی ماند تا بخواهیم به آنها بپردازیم .

اثبات مستند بودن پوشش سر و حجاب شرعی خود فرصت دیگری را می طلبد که به امید خدا ارائه خواهد شد . والسلام.. سبط آیت الله محقق