سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

نماد


گاهی اوقات میان دو پدیده یا دو مفهوم ، چنان پیوندی در ذهن ما برقرار می شود که با ورود یکی از آنها در فضای ذهن ، دیگری نیز بلافاصله حضور می باشد . دستگاه ذهنی ما از برخورد با یکی به دیگری منتقل می شود و از تصویر یکی ، دیگری را نیز تصور می کند . این عملکرد ذهن را " تداعی معانی " نامیده اند ؛ مثلاً اگر دو دوست صمیمی را چند بار با هم ببینیم ، با یادآوری یکی از آنها دیگری نیز به یاد می آید .


انسان از این ویژگی مهم ذهن خود استفاده کرده و با "قرارد"های  خاص یا عام ، از نشانه های ساده ای برای احضار معانی به ذهن بهره گرفته است . این نشانه های قراردادی ، نماد ، سنبل ، شعار و مظهر نام دارند . تمام واژه ها ، نشانه های قراردادی معانی خود هستند . پرچم ، نماد یک کشور و ملیت است ، آرم ، نشان یک موسسه یا نهاد ، حلقه نامزدی نشان همسری ، دست برسینه نماد احترام ، بوسیدن نماد محبت ، القاب و عناوین نشان دهنده ی رتبه ی علمی و میزان تحصیلات ، زنگ مدرسه نشان شروع ساعت کلاس ، چراغ سبز نشان دهنده حق عبور ، ویرگول نشان مکث کوتاه ، علامت های روس دوش نظامیان معرف درجه و موقعیت آنها ، و هلال قرمز نماد امدادرسانی . دسته ای از نمادها ، نمایانگر یک ایده و فرهنگ و اندیشه هستند و استفاده از آنها ، دلبستگی انسان را به آن مکتب یا روش بیان می کند . اذان ، پیام اسلام ؛ صلیب نشان مسیحیت ، چفیه و پلاک نماد جبهه و ایثار و فداکاری و جانبازی ، سوزاندن پرچم آمریکا نماد تحقیر فرهنگ استکبا ، چادر مشکی نماد عفت و متانت زن مسلمان ، گنبد و گلدسته نشانه مسجد ، و نوع آرایش سر و صورت نشان اعتقاد به یک ایده و فرهنگ و گروه اجتماعی است . به راستی در روزگار ما رنگ ها ، خط ها ، طرح ها ، آرم ها ، فعل ها ، صداها و در یک کلام نمادها ، روزانه چه میزان  پیام را بدون ادعا رد و بدل می کنند و چه مقدار بر ذهن و دل ما اثر می گذارند ؟


پیوند میان این " نشان " و آن " صاحب نشان " در ذهن چنان استوار و محکم است که گویی وجود این با وجود آن درهم آمیخته و این نماد وجود دیگری از آن معنا شده است . نماد چنان در معنا ذوب می شود که می توان به جای احضار معنا از نماد آن استفاده کرد و به این ترتیب روابط اجتماعی را تسهیل بخشید . انسان ها از این پس برای برقراری روابط و انتقال معانی به اذهان یکدیگر ، مجبود نیستند به خود شیء اشاره کنند ، بلکه با استفاده از یک لفظ ، خط ، طرح ، زنگ ، تصویر ، صدا و خلاصه با یک " نماد " این رابطه را به سهولت برقرار می کنند .


" نماد " آینه ی تمام نمای معناست . ما آنگاه که برای خرید  آینه اقدام می کنیم ؛ به ویژگی های آینه و آینه بودن  توجه می کنیم ، اما زمانی که در آینه نظر می کنیم ، آینه را نمی بینیم ، خود را می بینیم . " نماد " هم این گونه است . .قتی برای وضع نمادی اقدام می شود ، به ویژگی های فردی آن توجه می شود ؛ اما پس از آن ، نماد وجود دیگری از معناست و بدون ارائه ی ویژگی های خود ، یکباره معنا را نشان می دهد . این ارتباط شدید میان نماد و معنا ، هنگامی در ذهن ایجاد می شود که شخص ،


1-     از وضع نماد برای معنا اگاهی داشته باشد ؛


2-     مکرر ان پیوند را دیده باشد .

هرچه این مشاهده بیشتر باشد ، ارتباط میان نماد و معنا شدیدتر می شود ، به حدی که گویا نماد ، معنا و معنا ، نماد است . آن گاه اگر آدمی نماد را تصور کند ، معنا را دیده است و اگر معنا را به ذهن آورد ، آن را با نمادش درک می کند . شاهد این ارتباط شدید انتقال زشتی و زیبایی ، قداست و کراهت ، عظمت و حقارت و دیگر ویژگی های معنا به نماد است . مثلاً خاک تیره ی کربلا و سنگ های سخت قبرستان بقیع ، زیبا ، مقدس ، ارزشمند و دوست داشتنی است ؛ زیرا نشان از محبوب دارد . لفظی که برای معانی رکیک یا لباس زیر وضع شده ، هرچند به خودی خود روان و نمکین باشد ، زشت ، سنگین و نفت انگیز به نظر می رسد و برزبان جاری نمی شود ؛ زیرا نماد امری قبیح و ناپاسند است . پرچم آمریکا در نظر مردم دنیا تداعی کننده ی ظلم و تیرگی و وحشت است ؛ زیرا نماد قرن ها استکبار و تباهی است .


ادامه دارد ...




بسم الله الرحمن الرحیم

واژه ی حجاب

کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب یا حاجب . بیشتر استعمال آن به معنی پرده است . ان کلمه از آن جهت به این مفهوم می باشد که پرده وسیله ی پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت ، هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت می گیرد . استعمال کلمه ی حجاب در مورد پوشش زن یک  اصطلاح نسبتاً جدید است . در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند ، کلمه " ستر " را به کار برده اند نه کلمه حجاب را .

وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد . آیاتی که در این باره هست ، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد . تنها آیه ای که کلمه ی حجاب در آن به کار رفته مربوط به زنان پیغمبر اسلام (ص) است . می دانیم که در قرآن کریم درباره ی زنان پیغمبر (ص) دستورهایی وارد شده است . اسلام عنایتی داشته که زنان پیامبر (ص) چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان در خانه های خود بمانند . و دلیل آن بیشتر در جهت منظورهای اجتماعی و سیاسی بوده است .

اسلام می خواسته که " امهات المؤمنین" که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند ، از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسایل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند .




بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب در ایران باستان

در زمان زرتشت زنان منزلتی عالی داشته و با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد داشتند . در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان آمده است : پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ی ثروتمند تنزل پیدا کرد . زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند اما در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت و این امر مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رفت . زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان صحبت کنند .

زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند . در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان به چشم نمی خورد .

چنانچه ملاحظه می فرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده تا جایی که حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند .

به عقیده ی ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن درباره ی زن حائض اجرا شده که در اتاقی محبوس بوده و همه در مدت عادت زنانگی از او دوری می جسته اند و از معاشرت با او پرهیز داشته اند ، سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است .

اما اینکه می گوید : این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود منظور چیست ؟

آیا مقصود این است که علت رواج حجاب در میان مسلمانان مقرراتی است که درباره ی زن حائض اجرا می شود ؟ همه می دانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست . ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچ گونه ممنوعیتی ندارد که عملاً محبور به گوشه نشینی شود و اگر مقصود این است که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرده باز هم سخن نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است .

از سخنان دیگر ویل دورانت هردو مطلب فهمیده می شود یعنی هم مدعی است که حجاب به وسیله ی ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافته و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض در حجاب مسلمانان و لا اقل در گوشه گیری آنان موثر بوده است ! ( مسئله حجاب ص 22 و 23 )

کنت گوبینو در کتاب " سه سال در ایران " معتقد است که حجاب شدید  دوره ی ساسانی در دوره ی اسلام در میان ایرانیان باقی ماند . او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است . او مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بوده که اگر کسی زن زیبایی در خانه داشت نمی گذاشت کسی از وجودش آگاه شود و حتی الامکان او را پنهان می کرد زیرا اگر معلوم می شد که چنین خانم زیبایی در خانه اش است دیگر مالک و احیاناً مالک جان خودش هم نبود .

همچنین در زمان صفویه زنان روبنده بر صورت می گذاشتند و چادر سفیدی تا سرزانو می پوشیدند و شلواری بر تن داشتند . ( روانشناسی پوشش )

 




بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب در مصر و مراکش ، مغولستان و فرانسه

زنان در قاهره وقتی از خانه  بیرون می روند روی سر و تمام بدن خود را لباسی از پارچه ی سفید می اندازند که تمام بدن آنها را می پوشاند ، این شبیه همان روپوشی است که زنان اسپانیایی به کار می برند .

زنان مراکش لباس های گشاد از طلا و ابریشم به تن می کنند و روی آن یک چادر از پارچه ای که اطراف آن با ابریشم آرایش شده ، می پوشند .

 

زنان در مغولستان در تمام امور زندگی همپای مردان شرکت می کردند و با روئی گشاده و آزاد ظاهر می شدند و پوشش آنها تمام بدن آنها را می پوشاند . زنان از لحاظ وفاداری و وظیفه شناسی در برابر مردان صدیق و مهربان بوده اند ، زن پاکدامنی خود را برای شوهر حفظ می کند و پوشش و حیا دارد و امور خانه در اختیار اوست .

 

زنان فرانسه در قرن هجدهم گاهی اوقات معجر ( نقاب ) روی سر می انداختند و بیرون می آمدند .

(روان شناسی پوشش ، ص 100 و 152 )

 




بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب در هند

در هند حجاب سخت و شدیدی حکم فرما بوده است ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته  و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است . آنچه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است . از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن برمی آید که حجاب هندی به وسیله ی ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است . اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمی ترین ایام ، حجاب را پذیرفته بوده  زیرا هند از مراکز قدیم ریاضت و پلید شمردن لذات مادی بوده است . ( مسئله حجاب ، ص 27 )

سخنرانی وبلاگ گزیده ای از صحبت های دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (دوست شهید ادواردو آنیلی مسلمان ایتالیایی فرزند سلطان شراب ایتالیا ) در مورد زن و حجاب در اسلام و غرب می باشد . جهت دانلود  همین سخنرانی با کیفیت بهتر اینجا را کلیک کنید .









[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]
[ Designed By Ashoora.ir ]